کوچ سرخ
خودنویسی بودی و خیلی ابهت داشتی جای مخصوصی کنار تمبر رو پاکت داشتی می نشستی لای انگشتان دستی آشنا در نوشتن روی خط بسیار دقت داشتی چک نویس نامه ها همواره با خودکار بود خط خطی با تو نمی شد کرد قیمت داشتی کودکی آمد سراغت دور از چشم همه توی دست کوچکش احساس غربت داشتی روی میز و دفتر و دیوار او خط می کشید زان خطوط درهم و آشفته وحشت داشتی دست های او به خون نیلی ات آلوده بود در دلت از هرچه بود و هست نفرت داشتی جوهرت خالی شد آخر پرت گشتی زیر تخت تو کجا با این سکوت تیره نسبت داشتی چند روزی هست زیر تختی اما هیچکس با خودش حتی نمی گوید که غیبت داشتی سرخوش از فقدان تو خودکار جولان می دهد کاش با خودکار مقداری رفاقت داشتی غم نخور جارو می آید زود می یابد تو را باز می گردی به روزی که ابهت داشتی
Design By : Pichak |